فرزند عصبی و فرزند خجالتی
فرزند ما عصبی می شود چون در شرایط چالشی، اقدام مناسب را بلد نیست. او کمرویی می کند، چون بلد نیست در زمان نیاز، با دیگران ارتباط برقرار کند، حرفش را بزند، قاطعانه و محترمانه درخواست کند و در مواقع لزوم، از حق خود دفاع کند.
.
سه واکنش متفاوت در برابر چالش ها
معمولاً زمانی که فرزند ما، در برابر یک “چالش” قرار می گیرد، عصبی می شود. چالش عبارتست از وقوع شرایط جدید یا هر اتفاقِ ناگهانی که فرزندِ ما را وادار به یک واکنشِ متفاوت و غیرتکراری می کند.
وقتی یکی از وسایلِ او را بدون اجازه اش برمی دارند، وقتی مسخره اش می کنند، هنگامی که به درخواست او “نه” می گویند، زمانی که حقش را نادیده می گیرند و موارد مشابه، فرزند ما در یک چالش قرار می گیرد و وادار به عکس العملی متفاوت می شود. عکس العمل آدمها، چه کودک و چه بزرگسال، در برابر چالش های زندگی، از سه حالتِ زیر خارج نیست:
o رفتار خجولانه و کمرویی
o رفتار پرخاشگرانه و پُررویی
o رفتار محکم و محترمانه
.
.
ارثیه ای از انسان نخستین
ده ها هزار سال پیش، هنگامی که انسانهای اولیه، با خطری روبرو می شدند، دو راه بیشتر پیشِ رویشان نبود. تصور کنید که انسان اولیه، در حالِ قدم زدن در جنگل است که ناگهان با یک شیرِ وحشی برخورد می کند و چشم در چشم آن می شود. اگرچه خوشبختانه هیچیک از ما چنین تجربه ای نداشته ایم، اما حقیقتاً می دانیم که لحظه ی وحشتناکی ست! او در این شرایط، برای زنده ماندن و بقا، دو انتخاب بیشتر ندارد:
“یا با شیر بجنگد و او را حذف کند و یا سریعاً پا به فرار بگذارد!”
.
.
اصولاً انسانهای اولیه، برای گذر از چالشها، نیاز به همین دو شیوه داشتند و شیوه ی سومی در کار نبود. تمام چالشهایی که آنها پیشِ روی خود می دیدند، با همین دو روش، حل و فصل می شد. یا آنها آن مشکل را از سرِ راه خود برمی داشتند و یا خودشان از سرِ راهِ او کنار می رفتند. برای اینکه آن مشکل را از سرِ راه خود بردارند، کافی بود با آن بجنگند و برای اینکه از سرِ راهِ او کنار روند، کافی بود فرار کنند. دو شیوه ی “جنگیدن” و “فرار کردن”، راهکار انسانهای اولیه بود و خوب هم جواب می داد. در واقع با این دو شیوه، آنها می توانستند باز هم زنده بمانند.
اما این دو روش، در جوامع قانونمند و مدرن امروزی و برای مخاطراتی که چندان هم جان ما را تهدید نمی کند، کارآمد و کافی نیست. متأسفانه روشهایی که مختص اجداد گذشته ی ما و برای مواجهه با حیوان وحشی یا تهدید خارجی بود، حالا نیز استفاده می شود. اکنون نیز انسانها، وقتی با تهدید یا چالش روبرو می شوند، با عکس العملِ پرخاشگرانه، حمله می کنند و یا با کمرویی و خجالت، از موقعیت فراری می شوند.
اگر چه در جوامع بدوی و بی قانونِ گذشته، تنها راهِ مؤثر هنگام برخورد با تهدید، حمله یا فرار بود، اما اکنون نیز برای روبرو نشدن با جمع، دفاع از حق خود، درخواست از دیگران و یا پاسخ دادن به انتقاد و تمسخر، به کار می رود. شیوه ای که برای مسائل کنونی، کارآمد و کارساز نیست.
در دوران مدرن، در زمانی که چالشها دیگر جانِ ما را تهدید نمی کند و قانون حاکم است، شیوه ی سومی برای حل و فصل مخاطرات در برخورد با آدمها وجود دارد. همان شیوه ای که من آن را رفتارِ “محکم و محترمانه” می نامم. این شیوه، نه آسیب های جنگیدن را دارد و نه هزینه های ناشی از فرار را به جا می گذارد.
قبل از آشنایی با این شیوه، بهتر است با دو رفتارِ اولیه یعنی “پرخاشگری و خجولی گری” بیشتر آشنا شویم. دو رفتاری که افراد کوچک و بزرگ، در مقابل چالشها از خود نشان می دهند، البته اگر بلد نباشند که از رفتارِ “محکم و محترمانه” استفاده کنند.
در کتاب “فن بیان و اعتماد به نفس فرزندان” توضیح داده ایم که چطور رفتارِ “محکم و محترمانه” را به فرزندتان یاد دهید تا از آن استفاده کند و به اهدافش برسد.
.
.
رفتار خجولانه و کمرویی
ساده ترین و راحت ترین روش در برخورد با چالشها، رفتار خجولانه یا همان کمرویی کردن است که نوعی فرار برای دور شدن از دردسرهاست. کودکِ خجالتیِ شما، در شرایطِ چالش انگیز، هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد و از کنار اتفاقات می گذرد. بیشتر مواقع، او در نوعی انفعال زندگی می کند و حرفی برای گفتن ندارد. چنین فردی، توانایی دفاع از حق خود را ندارد و در برابر بی توجهی دیگران نسبت به حقوق خود، ساکت می ماند.
به عنوان مثال، زمانی که یکی از بچه ها، او را هُل می دهد یا یکی از وسایل او را برمی دارد، نمی داند چه کاری باید انجام دهد و بلد نیست وسیله اش را بخواهد. موضوع این نیست که به فرزندِ ما آسیب رسیده یا خیر، وسیله اش گران بوده یا نه، بلکه موضوعِ مهم، ناتوانی او در دفاع کردن از حقِ خود است که روی احساس ارزشمندی و عزت نفسِ او نیز اثر منفی می گذارد.
معمولاً کودکِ کمرو، تنها واکنشی که بلد است، گریه کردن یا رد شدن از آن اتفاق است که به “فرار” تعبیر می شود. به عبارت دیگر، رفتارِ فرد خجالتی و کمرو در برابر چالشهای زندگی، فرار کردن است. شاید به نظر برسد که اینکار خطر خاصی ندارد، اما اجازه دهید به دو موردِ مهم اشاره کنم.
- زمانی که برای یک شخص، اتفاق خطرناک یا حادثه ای پیش می آید، کودکِ عادی، داد و فریاد می کند و کمک می خواهد، اما کودکِ خجالتی، پا به فرار می گذارد تا در آنجا نباشد.
- وقتی کودکِ خجالتی در مقابل افرادِ زورگو قرار می گیرد و به حقش تجاوز می شود، اجازه می دهد او را کتک بزنند و به او آسیب برسانند تا موضوع، تمام شود.
.
.
.
دلایل ذهنی کمرویی
یکی از دلایل کمروییِ کودک، ناآگاهیِ او از حقوق انسانیِ خود است. در واقع او تصور می کند که نباید چیزی بگوید و اگر هم تصمیم بگیرد حرفی بزند، نمی داند چه حقی دارد و چه چیزی را می تواند مطالبه کند. پس اولین گام اینست که فرزندتان را با حقوق انسانی خود آشنا کنید و به او اطمینان دهید که حق دارد آن را مطالبه کند.
دومین عاملِ مهم، خودباوریِ ضعیف بچه هاست. همانطور که در فصل سوم کتاب آمده است، نقشِ پدر و مادر در ساخته شدن خودباوریِ فرزندشان بسیار پررنگ است و آنها هستند که مدام به عملکرد و رفتار فرزندشان، واکنش نشان می دهند. برآیند این واکنش ها، در حال شکل دادن به خودباوریِ بچه هاست.
بارزترین و مشهودترین عامل کمرویی بچه ها، نبودِ مهارت اعتماد به نفس در آنهاست. طبیعی ست که اگر مهارتِ لازم را نداشته باشند، حتی با وجود خودباوری نیز اقدام نخواهند کرد و یا در صورت اقدام، به رفتارِ پرخاشگرانه روی می آورند. قبل از یادگیری تکنیک های اعتماد به نفس، بایستی فرزندمان را با رفتارِ خود روبرو کنیم. نوعی خودآگاهی تا متوجه شود که معمولاً در برابر چالش ها، چه نوع واکنشی (خجولانه یا پرخاشگرانه) از خود بروز می دهد. روشی که برای رسیدن به این خودآگاهی ارائه کرده ایم، تکنیک “شبیه سازی” نام دارد که در جای خود، بسیار اثرگذار و مهم است.
رفتار پرخاشگرانه
پرخاشگری به این معناست که فرد، بجای صحبت کردن و حل موضوع، سعی می کند با زور و خشونت یا ناراحت نشان دادنِ خود، فرد مقابل را وادار به عقب نشینی و پذیرش کند. رفتار پرخاشگرانه لزوماً به معنای فریاد و عصبانیت نیست، بلکه همین که فرزند ما عصبی می شود و با لحنِ غیرمحترمانه و یا با طعنه و کنایه صحبت می کند، نشانه ی خشونت در رفتار و عدم اعتماد به نفس اوست.
خیلی از افراد، برای فرار از کمرویی و دفاع از حق و حقوق خود، به سراغ رفتار پرخاشگرانه می روند. آنها می خواهند “خجالتی” نباشند و کسی نتواند حقشان را ضایع کند. می خواهند نشان دهند که می توانند در برابر خطرات و آسیب ها از خود محافظت کنند و به حمایتگری نیاز ندارند. غافل از اینکه این واکنش نیز، یکی از نشانه های نداشتن اعتماد به نفس است و بچه ها نیز این شیوه را یاد می گیرند.
در واقع، نشانه ی عدم اعتماد به نفس در شخص اینست که نمی تواند بدون ناراحت شدنِ خود و ناراحت کردنِ دیگری، از حق خود دفاع کند و به آن برسد. به این ترتیب، فرزند ما نیز عصبی می شود و عادت می کند که برای گرفتن حق خود، داد و فریاد بزند، وارد درگیری فیزیکی شود یا شروع به توهین و فحاشی کند. فقط به این خاطر که بلد نیست به شیوه ی درست از حق خود دفاع نماید. اگر فرزند شما عصبی ست، بخاطر نداشتن مهارت لازم برای برخوردِ درست با موضوع است.
.
.
.
رفتار محکم و محترمانه
در مقابلِ دو رفتارِ غریزی فرزند ، یعنی عصبی شدن یا کمرویی کردن، رفتار سومی نیز وجود دارد که باعث می شود او بتواند بدون ناراحت کردن خود و دیگران، به حق خود برسد. نام این رفتار را رفتار “محکم و محترمانه” گذاشته ایم که سه شاخصِ کلیدی دارد و بایستی در یک گفتار، وجود داشته باشد تا از حالتِ خجولانه و پرخاشگرانه فاصله بگیرد. ما در رفتارِ محکم و محترمانه:
- احترام می گذاریم
- حرف بدی نمی زنیم
- جدی هستیم
- خجالت نمی کشیم
از >> اینجا درس اول دوره مقدماتی “فن بیان فرزندان” را ببینید
.
تربیت هوشمندانه فرزند
ما نتیجه ی ساعت ها مطالعه و تجربه ی آموزشی خود را در دوره ی جامع “تربیت هوشمندانه فرزند” به شما ارائه کرده ایم. این دوره ی کاربردی، با بیش از 20 ساعت آموزشِ ساده و عملی، کمک می کند تا آگاهی های لازم برای تربیت یک فرزند سالم و موفق را بدست آورید و به راحتی آن را به کار ببرید. برای مطالعه ی ویژگی های این دوره، روی کلید زیر بزنید:
.