معرفی کتاب مدار سعادت_بخش دوم
وقتی زندگی خود و اطرافیان را نگاه می کنیم، نوعی دویدن در آن می بینیم. دویدن برای بدست آوردن، دویدن برای رسیدن، دویدن برای بهره مندی.
در حالیکه ما برای آرامش آفریده شده ایم، ما برای لذت و کمال به دنیا آمده ایم و جریان زندگی ما در روی زمین، با طرح و برنامه ای مشخص، جاری شده است.
.
آیا بهتر نیست نگاهی به عقب بیاندازیم و گذشته ی خود را قبل از این دنیا به یاد بیاوریم؟
آیا بهتر نیست نگاهی به جلو بیاندازیم و آینده ی خود را بعد از این دنیا به خاطر بیاوریم؟
در مقدمه ی کتاب “مدار سعادت” چند وضعیت و باور لیست شده است و از خواننده خواسته شده، در صورتی که برخی از این حالتها در مورد او صدق می کند، کتاب را مطالعه کند تا به پاسخهایش برسد.
در این مقاله قصد داریم، بخش دوم از این سری جملات را شرح دهیم. حالتهایی که ممکن است برای بسیاری از ما برقرار باشد.
۱- توجه دیگران برایم بسیار مهم است، دوست دارم همواره توسط دیگران تأیید و تمجید شوم
نیاز به توجه، در همه ی افراد وجود دارد. اما این نیاز، زمانی به مانع تبدیل می شود که هدف تمام رفتارها باشد و انگیزه ی حرکت شود. فرد، همواره به دنبال جلب نظر و تأیید دیگران است و می کوشد تا خود را نزد آنان محبوب و موجه جلوه دهد. حقیقت اینست که او هرگز نخواهد توانست به این هدف برسد، زیرا راضی کردن همه ی دوستان و اطرافیان، غیر ممکن است. در این کتاب می فهمیم که به این نیاز، چگونه بپردازیم.
.
۲- همواره در حال رقابتم، میخواهم از دیگران بالاتر و به آنها مسلط باشم
خیلی از افراد را می بینیم که خود را در یک ماراتن نفس گیر قرار داده اند. آنها همواره می کوشند از اطرافیان خود، حداقل یک قدم جلوتر باشند. هر موقع کسی را می بینند که به موفقیتی رسیده، در درون خود، ناراحت و نگران می شوند و سعی می کنند موفقیت او را کوچک جلوه دهند و یا برای دستیابی به آن، خود را به زحمت بیاندازند تا کم نیاورند. این ماراتن تمام نشدنی، هیچ لذتی برای فرد ندارد، زیرا همواره موقعیت خود را متزلزل می بیند و از دیگران انتظار احترام بیش از اندازه دارد. راه درمان در این کتاب وجود دارد.
.
۳- با اینکه نماز میخوانم و روزه میگیرم، معنویت خاصی حس نمیکنم
نماز خواندن و روزه گرفتنِ صرف، هیچ تضمینی برای لذت معنوی نیست. ما هنگامی احساس معنوی خواهیم داشت که قدمی به خدا نزدیک تر شده باشیم و تعیین کننده ی این امر نیز، نیات ماست. قصد و نیت ما، اقدامات و رفتارهایمان را جهت دهی می کند. هر انگیزه ای که در ذهن ما شکل بگیرد، مسیر حرکت زندگی ما را مشخص می کند و اگر در این مسیر باقی بمانیم، احساسی متناسب با آن را درک خواهیم کرد. در این کتاب نحوه ی جهت دهی به افکار و اعمال، بیان شده است.
.
۴- هر بار که مشکلی در کارم روی میدهد، به دنبال فردی هستم که سفارش مرا بکند و پارتی من شود
این یکی از بزرگترین خطر برای زندگی انسانهاست. در حالی که اکثر آنها، به زبان اظهار می کنند که همه چیز در دستان خداست و از او می خواهند، اما در عمل و در درون خود، افراد و شرایط را مسبب می دانند. بسیاری از ما درگیر شرک مخفی هستیم و همین موضوع، بسیاری از اهداف ما را از دسترسمان دور می سازد. بخش بزرگی از فصل اول (باورها) به موضوع شرک پرداخته است.
.
.
۵- برای اینکه در زندگی موفق شوم، بایستی با افراد صاحب نفوذ ارتباط برقرار کنم، چون روزی میرسد که به آنها نیازمند میشوم
این باور نیز، در راستای باور قبلی ست. خیلی از افراد، به محض اینکه فرد با نفوذی را می بینند که دارای موقعیت و منصبی ست، با این نیت درونی که یک روزی به او نیازمند می شوم و می توانم از او کمک بگیرم، با او گرم می شوند و ارتباط برقرار می کنند و او را مسبب موفقیت فردای خود می دانند. آنها از این قانون کائنات بی خبرند که می گوید: اگر روی چیزی غیر از خدا حساب کردی، هرگز به یاریت نخواهد آمد و گرهی از تو، باز نخواهد کرد. برخی از چنین قوانین مهمی را در کتاب بازگو کرده ایم.
.
۶- آینده ام چه خواهد شد؟ وضعیتم در آینده مبهم و تاریک است، نگران فردایم هستم
موضوع سرنوشت و تقدیر، یکی از مباحث مهم کتاب “مدار سعادت” است که به شکلی منطقی و مستدل به آن پرداخته شده است. این که آینده را خودمان رقم می زنیم یا برای ما نوشته شده است، چقدر به دعا کردن نیاز داریم و چه تأثیری در زندگی ما دارد، به شکلی مفصل بیان شده است.
.
۷- اوضاع مالیم خوب نیست، همیشه هشتِ من گروی نهم است
آیا درست است که یک انسان مؤمن، ثروت داشته باشد و از لحاظ مالی بی نیاز باشد؟ آیا بهتر است پولدار باشد یا فقیر و بی پول؟ آیا بایستی برای بدست آوردن درآمد بیشتر تلاش کند یا روزی او مشخص و تعیین شده است؟ این موارد، بعلاوه ی موارد پیرامون آن در کتاب توضیح داده شده است که در این مقاله، قابل بیان نیست.
.
۸- با همسر و فرزندم ارتباط مناسبی ندارم، نمیدانم ایراد کار از کجاست
آیا افرادی را دیده اید که اهل مسجد و هیئت اند و در عین حال با همسر و فرزندان خود رابطه ی مناسبی ندارند؟ اگر ندیده اید، من زیاد دیده ام. شناخت و بکارگیری اخلاق در زندگی، نیاز به کوششی غیر از نماز خواندن دارد. چنین مشکلی مربوط به کسانی ست که اعتقاد به خدا و عبادات را برای یک فرد موحد کافی می دانند و سایر موارد را فرعیات می پندارند. یکی از چهار فصل کتاب به موضوعات اخلاقی پرداخته است.
پایان بخش دوم
امیر احمدی