عقلانیت در سن بلوغ

شاید فرزند شما به سن بلوغ رسیده باشد و یا در آستانه ی ورود به سن بلوغ باشد. در هر حال، نکات مهمی وجود دارد که شیوه ی تصمیم گیری و انتخاب فرزند شما را در این محدوده ی سنی تعیین می کند و قصد داریم در این مقاله به آن بپردازیم.

.

شدت گرفتن احساسات

حوالی سن بلوغ، زمانی ست که احساسات در بچه ها، به اوج خود می رسد  و بسیاری از موضوعات زندگی شان را تحت تأثیر قرار می دهد. البته جنس این احساسات در دختر و پسر، کاملاً متفاوت است.

نکته اینست که فرزند ما، بر اساس میزان و شدت این احساسات، تصمیماتی می گیرد که از منطق و عقلانیت به دور است و صرفاً برای تأمین آن نیازِ احساسی ست.

.

نوع احساسات

برای دخترها این احساس، حس دوست داشته شدن یا مورد تأیید قرار گرفته شدن است و آنها تقریباٌ هر کاری که می کنند برای اینست که مورد توجه و تأیید دیگران قرار بگیرند.

اگر لباسی می خرند، اگر رفتاری انجام می دهند یا روشی را انتخاب می کنند برای پاسخ به این نیاز است که آیا به این ترتیب، مورد توجه قرار می گیرند یا نه! آیا دوست داشته می شوند یا خیر! آیا نیاز به عشق و محبت در آنها، اقناع می شود یا خیر.

بخاطر همین است که برخی دختران در این سن، به سمت دوستی با جنس مخالف گرایش پیدا می کنند. به این دلیل که دوست دارند از طرف یک فرد خاص، مورد توجه و علاقه قرار گیرند.

در واقع اگر سراغ این دوستی ها و روابط می روند، هدف شان اینست که فردی باشند که مورد عشق و محبت قرار می گیرد. آنها می خواهند این را در خودشان ببینند و این، آنها را راضی می کند.

.

.

جنس احساس در پسرها

اما در پسرها این احساسِ قوی در سن بلوغ، از جنس احساسِ جنسی ست. احساسی که نیاز به تماس با جنس مخالف را به طرق مختلف، دنبال می کند. البته منظورمان لزوماً رابطه ی جنسی نیست.

مطمئناً هر دو حس، همیشه در زن و مرد وجود دارد، ولی نکته اینست که در حواشی سن بلوغ، این دو احساس در پسر و دختر بسیار شدید و قوی ست در حالی که عقلانیت و منطق در آنها رشد نکرده و ضعیف تر است. بدین خاطر، تصمیماتی که در این محدوده ی سنی گرفته می شود، بیشتر بخاطر تأمین آن احساس قوی ست، نه بر اساس منطق و عقل.

پسرهایی که آموزش ندیده اند، صرفاً به دنبال تأمین نیاز جنسی خود، پرسه می زنند و ارتباط می گیرند. در انتخاب های خود، کاری که انجام می دهند و گرایشی که دارند، همواره در پس زمینه ی ذهنی شان، تأمین نیاز جنسی را طلب می کنند.

البته همانطور که گفتیم، لزوماً این هدف، برقراری روابط جنسی نیست، بلکه می تواند دیدن و صحبت کردن و ارتباط داشتن با جنس مخالف باشد یا حتی لمس کردن و مراوده داشتن با آن.

.

مخاطرات سن بلوغ

اگر پسرها در این سن، تصمیم به ارتباط با جنس مخالف می گیرند، با انگیزه ی اولیه ی “تأمین نیازهای جنسی” ست (شامل تمام انواع آن) و اگر احساس کنند که در این زمینه به هدف خود نمی رسند، سراغ شخص دیگری می روند.

به طریق مشابه، دخترهایی که به سمت ارتباط با جنس مخالف می روند، با انگیزه ی اولیه ی “مورد توجه قرار گرفتن و دوست داشته شدن” است و هر زمان احساس کنند که مورد محبت و عشق طرف مقابل نیستند یا رفتار طرف مقابل، این را نشان نمی دهد، به ترک یا التماس رو می آورند.

.

قصد ازدواج

اصولاً انتخابی که برای ازدواج، در سن بلوغ صورت می گیرد، به دلایل توضیح داده شده، به این خاطر که بیشتر از جنس احساسی ست تا عقلانی، معمولاً یک انتخابِ اشتباه است.

چون وزنه ی احساسات، اینقدر سنگین است که عقل و منطق را راه نمی دهد و تمام موضوعات احساسی را به شکل دلخواه، “منطقی” جلوه می دهد.

.

وظیفه ی پدر و مادر

به همین دلیل، ما پدر و مادرها بایستی مراقب فرزندانمان باشیم که در سن بلوغ، تصمیماتی بگیرند که منطق و عقلانیت نیز در آن وارد شود و در هر حال، جنبه های منطقی و عقلانی هر انتخابی را در نظر بگیرند.

برای انتخاب لباس، دوست و سایر موارد، بایستی به آنها کمک کنیم تا احساسات خود را بشناسند و به منطق و عقلانیت ما اعتماد کنند.

آنها معمولاً بر اساس این احساسات شدید تصمیم می گیرند و ممکن است به مسیری وارد شوند که آنها را دچار آسیب و مشکل کند و به مخاطره اندازد. چون تصمیم آنها، صرفاً یک احساس زودگذر است و به سرعت عبور می کند.

ممکن است برای پسرها شرایطِ گرایش به سیگار یا مواد مخدر پیش آید، یا برای دخترها، وارد شدن به گروه هایی که شیطنت و شرارت دارند.

وظیفه ی ما بعنوان پدر و مادر، اینست که آنها را با شدت احساسات شان آشنا کنیم و طبیعی بودن آن را ابراز نماییم و اینکه برای منطقی عمل کردن، نیاز به کمک ما دارند که دلسوز واقعی آنها هستیم.

اگر فرزند خود را رها کنیم تا زمین بخورد، بعد خودش متوجه اشتباهش شود و یاد بگیرد و بفهمد، مسلماً او را در معرض آسیب های شدید قرار داده ایم که ممکن است جبران ناپذیر باشد.

ما بایستی کنار او باشیم، او را آگاه کنیم و با آگاهی و مهارت دادن به فرزندمان، او را برای ورود به میدان عمل و زمینِ بازی آماده کنیم. به این ترتیب، با آسیب بسیار کمتری، زندگی کردن را یاد می گیرد و راه موفقیت را درک می کند. 

.

توضیحات صوتی من را بشنوید:

.

یاد دادن مهارت های اعتماد به نفس به فرزندمان، می تواند بسیاری از مخاطرات اجتماعی را در سن بلوغ، از او دور سازد. مهارتِ “نه گفتن” یکی از همین مهارت هاست.

پیشنهاد می کنم یک کارِ اساسی برای فرزندتان انجام دهید که تا پایان عمر، برایش باقی بماند. این کار، با مطالعه ی توضیحات دوره ی “فن بیان و اعتماد به نفس فرزندان” از اینجا آغاز می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *