قانون انتظار
بر اساس قانون انتظار، وقایع زندگی شما به گونه ای رقم خواهد خورد که آنچه منتظرش هستید، روی دهد. این انتظار، شبیه انتظارهای معمولی نیست، بلکه در باطن خود، دو اهرمِ مهم به نامهای ایمان قوی و احساس فوق العاده را نیز دارد و همین دو عامل اساسی است که منجر به روی دادن موضوع مورد انتظار فرد می شود.
.
.
منتظر بودن
ما همواره بایستی منتظر روی دادن اتفاقات خوب باشیم. این کار را باید بصورت ارادی انجام دهیم، زیرا ذهن ناهشیار ما بخاطر تأثیر پذیری از محیط اطراف (که عموماً جنبه ی منفی دارد) همواره روی امور منفی و ترسها تمرکز پیدا می کند.
برای انتظار داشتن امور مطلوب، بایستی روی جنبه های مثبت امور اطرافمان تمرکز نماییم. به این معنی که به موضوعاتی توجه کنیم که به ما احساسی مثبت و خوشایند می دهند.
انتظار روی دادن اتفاقات خوشایند، می تواند در حین درگیری با یک مشکل یا بیماری نیز بوجود آید. وقتی در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکل هستیم، به روزهای زیبایی فکر کنیم که پس از حل این مسئله از راه می رسد و زندگی ما را در بر می گیرد. به این فکر کنیم که درگیر شدن با این مسئله، چه مقدار تجربه به تجربیات قبلی ما افزود و می تواند مجدداً در ادامه ی راه از بسیاری از ناخواسته ها جلوگیری کند.
.
قانون انتظار
هنری فورد می گوید: “اگر فکر می کنی می توانی و یا فکر می کنی نمی توانی، در هر حال درست فکر می کنی.”
آنچه مهم است نحوه ی فکر کردن تو درباره ی خودت و درباره ی جهان است، نه آنچه بر زبانت می آید و از آن خارج می شود.
اگر به این فکر می کنی که نکند همسرت به تو خیانت کند و اگر اینکار را کرد چطور می توانی با او برخورد کنی، در حال انتظار یک خیانت هستی.
در حالت دیگر، اگر بصورت زبانی بگویی که من در این باره نگرانی ندارم و خوب می دانم که به من خیانت نخواهد شد و اعتماد کامل دارم، اما در لایه های درونی ذهنت نگران باشی و بخاطر این نگرانی، هر روز پیامها و رفت و آمدهای او را زیر نظر بگیری، باز هم در حال انتظار یک خیانت هستی.
آنچه قانون انتظار را رقم می زند، ظاهر و گفتار نیست، بلکه احساس و ایمان است.
.
نگرانی
خیلی از افراد این اصل را شنیده اند و در زندگی روزمره، تا حدی آنرا در نظر می گیرند ولی از تأثیرات عکس آن حیرت زده می شوند. آنها می گویند می دانم که اگر به چیزی فکر کنم همان روی خواهد داد، برای همین من اصلاً به این موضوع فکر نکرده بودم، پس چرا رخ داد؟
پاسخ این ابهام، روشن و در عین حال، بسیار عمیق است. ما اگر چه وجه ناخوشایند آن رویداد را بر زبان نمی آوریم و در مورد آن صحبت نمی کنیم، اما آنچه مهم و تأثیر گذار است، صحبت هایی نیست که بر زبان ما جاری می شود، بلکه اندیشه ایست که در سر ما می گذرد.
نشانه ی این اندیشه، یک نگرانی در پس زمینه ی ذهن ماست که باعث توجه ناخودآگاه ما به وجه نادلخواه آن موضوع می شود.
.
آرزو و رؤیا
افراد گله می کنند که چرا قانون انتظار همانطور که به این سرعت برای امور منفی رخ می دهد، برای آمال و آرزوهایشان روی نمی دهد. به این معنی که اگر فکر کردن و توجه نمودن به ناخواسته ها، باعث فعال شدن قانون انتظار و روی دادن اتفاقات بد می شود، پس چطور تصور رؤیاها و انتظار روی دادن آرزوها، این قانون را فعال نمی کند تا ما را به خواسته هایمان برساند؟
پاسخ اینست که چنین اتفاقی نیز می افتد. قانون انتظار ما را به سوی خواسته هایمان هدایت می کند، اما همواره یک کشاکش بین خواسته ها و ناخواسته ها در حال روی دادن است که توجه و تمرکز غالب ما، باعث سمت گیری وقوع یکی از این دو می شود.
در واقع باید گفت هر قدر توجه و تمرکز ما روی خواسته ها باشد، بیشتر منتظر روی دادن آن خواهیم بود و قانون انتظار قویتر عمل خواهد کرد و بالعکس، در صورتی که روی شرایط نامطلوب و نادلخواه تمرکز کنیم، همان را انتظار خواهیم کشید.
.
.
ناامیدی
یکی از مهمترین دلایل کارکرد قانون انتظار برخلاف خواسته های ما، احساس ناامیدی و یأس است. متأسفانه اغلب ما نسبت به روی دادن شرایط نامطلوب امیدوارتریم تا روی دادن شرایط دلخواه و مطلوب. از این رو بیشتر، به جنبه های نادلخواه قابل وقوع فکر می کنیم و در ذهن خود تجسم می نماییم و همین کار، برای روشن کردن موتورِ قانون انتظار کافیست.
اصولاً فرآیند تجسم حالتهای مطلوب و مورد آرزو در ذهن، مشابه تجسم حالتهای غیر مطلوب است اما جالب اینجاست که دو نتیجه ی کاملاً متضاد را بوجود می آورد.
.
احساس
از کجا بفهمیم انتظاری مطلوب را سپری می کنیم که سرشار از نعمت و فراوانی ست، یا انتظاری غیر مطلوب که نتایجی نادلخواه خواهد داشت؟
پاسخ در احساس است. اگر در حال حاضر احساس خوبی را در درون خود تجربه می کنید، در حال انتظار خیر و نیکی هستید، اما اگر احساسی نامطلوب دارید که برایتان خوشایند نیست، شما در حال انتظار وقایع ناخوشایند هستید که بزودی شما را در بر خواهد گرفت.
احساستان را تغییر دهید تا نتایجتان تغییر کند. راه تغییر احساس شما، تغییر دیدگاه و نگرش شماست. اگر به آینده امیدوار باشید، می توانید تجسمی دلپذیر از وقایع آینده نیز داشته باشید و تداوم این تجسم ها، وقوع رویدادهای مطلوب و دلپذیر است.
ممنون آقای امیر احمدی
سپاسگزارم جواد عزیز
به امید موفقیتهای بیشتر شما