کسب درآمد در خانه بدون سرمایه

لطفاً داستان افسانه و کسب درآمد اون در خانه را بخوانید

.

افسانه به خانواده ش خیلی علاقه داشت، خانه دار بود و صاحب یک دختر. مثل بقیه ی آدما، دوست داشت زندگی بهتری رو برای خود و خانواده ش بسازه. درآمد خاصی نداشت و همه ی هزینه های زندگی رو همسرش تأمین می کرد. دوست داشت اون هم به استقلال مالی برسه و درآمدی داشته باشه، ولی هیچ سرمایه اولیه ای برای این کار نداشت.

اون می دونست که یادگیری و آموزش، چقدر مهمه و اگه میخواد پیشرفتی رو در یک زمینه تجربه کنه، باید بیشتر یاد بگیره. به همین خاطر، حتی وقتی توی شبکه های اجتماعی می چرخید، به چند تا پیج آموزشی هم سر میزد و هر روز، چیزایی رو یاد می گرفت.

تو این فکر بود که از اوقات فراغتش استفاده کنه و کسب درآمد در خانه داشته باشه. نمی تونست و نمی خواست سرِ کار بره. اون می خواست یه شغل راحت داشته باشه که وابسته به زمان و مکان نباشه، هر جایی بتونه انجامش بده و یه درآمدِ هر چند مختصر ازش بدست بیاره.

 

.

آشنایی با شبکه آموزشی تابش (شات)

تا اینکه با طرح “شات” که مربوط به موسسه ی “تابش” بود، آشنا شد. این طرح، افسانه رو ذوق زده کرد، چون دید همون چیزیه که دنبالش بود. با این طرح، می تونست بدون سرمایه اولیه و فقط با ارتباطاتی که داره، کسب درآمد کنه، حتی در منزل و حتی با تلفن یا اینترنت.

اون طرح، خیلی ساده و منطقی به نظر می رسید و کاملاً قابل انجام بود. بایستی تو یه کارِ فرهنگی مشارکت می کرد تا آدمای بیشتری آموزش ببینن و زندگی شون رو بهتر کنند. در واقع در این طرح، افسانه تلاش می کرد تا دوره های آموزشی موسسه تابش رو به دو دسته از افراد، پیشنهاد کنه:

 

  1. کسانی که نمی دونن مشکلشون با این آموزش حل میشه
  2. کسانی که دنبال یه آموزشِ مطمئن و تضمینی هستند

 

افسانه اولش فکر کرد که باید تبلیغ اون آموزش ها رو بکنه و بگه که در مورد چیه و چه بخش هایی داره. فکر می کرد باید دیگران رو متقاعد کنه که اون آموزش ها رو بخرند. به همین خاطر فکر کرد که کارِ سختیه. اما بلافاصله فهمید که کارش خیلی ساده تر از این حرفهاست. اون فقط قرار بود که شرکت در یه آموزشِ حرفه ای و تضمینی رو پیشنهاد بده و بقیه ی توضیحات، به عهده ی مؤسسه بود. خیلی براش جذاب اومد، چون هم کارِ ساده ای بود و هم می تونست مفید باشه و تأثیر خوبی روی اطرافیانش بذاره. فقط نیاز به جدیت و انگیزه داشت که اون، هر دو رو حس می کرد.

.

.

کاری که بایستی انجام بدید

سعی کردم کاری که در فعالیتِ حضوری بایستی انجام بدید رو در یک فایل صوتی براتون توضیح بدم. ممنونم که به این فایل، با دقت گوش می دید.

.

.

.

فعالیتِ شما چطور مشخص میشه؟

روال کارِ ما اینه که هر کس درباره ی آموزش ها از ما سؤالی می پرسه یا در دوره ها ثبت نام می کنه، نحوه ی آشنایی شون رو با خودمون می پرسیم. گاهی افراد پاسخ میدن که از طریق یکی از اقوام یا دوستان آشنا شدیم. ما مجدد می پرسیم که “لطفاً نام ایشون رو بگید”. به این ترتیب متوجه می شیم که معرف اون شخص، شما بودید.

راه دیگه اینه که شما، نام افرادی رو که احتمال می دید بعد از معرفی شما، ثبت نام کنن، یا با پیگیری های بعدی تون، متوجه ثبت نامشون شدید رو به همکاران ما اعلام کنید. پس از ثبت نام اون اشخاص، نام شما بعنوان معرف، ثبت می شه. یک راه سومی هم برای معرفی دارید که شاید ساده تر و مؤثرتر باشه. اونرو هم در بخش “روش ساده تر برای معرفی” توضیح میدم.

.

میزان کسب درآمد

هر شخصی که با معرفی شما وارد دوره های ما بشه، معادل ۱۰ درصد مبلغی که پرداخت کرده، به حساب شما منظور می شه. یعنی اگه دوره ی “تربیت مربی فن بیان کودکان” رو به یک معلمِ ارزشمند پیشنهاد بدید و ایشون هم با پرداخت ۳،۹۰۰،۰۰۰ تومان وارد این دوره ی فوق العاده بشن، حق الزحمه ی شما، ۳۹۰ هزار تومان خواهد شد (فقط با یک پیشنهاد و ارسال لینک). شاید فکر کنید احتمالش کمه و به این سادگی نیست، اما باید بگم که در همین شروع، یکی از مربیانِ ما به همین شکل وارد دوره شد.

وقتی با ایشون صحبت می کردم، گفتند که قبل تر، در یک دوره ی تربیت مربی شرکت کرده بودند که از قرار، هزینه ی بالاتری هم داشت، اما ایشون اصلاً راضی نبودند. بصورت اتفاقی، توی یه گروه تلگرامی تبادل پیام می کردن که شخصی به ایشون پیام میده: “محتوایی که دنبالش هستی رو فقط در دوره ی آقای احمدی پیدا می کنی”. همین پیام کافی بود تا با ما آشنا بشن و از آموزش های دوره ی تربیت مربی و پشتیبانیِ اون استفاده کنن. به همین سادگی!

.

.

شروع به همکاری

افسانه به خودش اومد و تصمیم گرفت وارد این همکاری بشه. به نظرش، یکی از حُسنای این کار این بود که هیچ رئیسی بالا سرش نبود تا از کارش ایراد بگیره یا وادارش کنه بیشتر کار کنه. متوجه شد که توی این کار، فرصت داره تا کم کم رشد کنه و عجله ای در کار نیست. تازه می تونست با کسب درآمد از این کار، روی خودش سرمایه گذاری کنه و آموزش ببینه تا بهتر بتونه با دیگران ارتباط برقرار کنه و حرف بزنه. یکی از آموزش هایی که بهش نیاز مبرم داشت، عزت نفس بود. این آموزش می تونست ظرفیت ذهنش رو بزرگ کنه تا به درآمدهای بزرگتر هم برسه. 

دست به کار شد و روی آیدی >>(bayan_ahmadi) زد تا با ادمین “شات” در پیامرسان ایتا ارتباط برقرار کنه. بعد از دیدنِ آیدی ادمین، نام کامل، شماره همراه و کلمه ی “همکاری” رو برای ادمین فرستاد.

 

.

چند ساعت بعد، پیامِ خوشامدگویی ادمین و پس از اون، لینک ورود به کانال “شات” در ایتا رو دریافت کرد و وارد کانالِ “پشتیبانی شات” شد. در اون کانال، توضیحات صوتی و متنی خیلی کاملی دید که بهش کمک می کرد نحوه ی کار و فعالیت رو یاد بگیره و این، تمام نگرانی های افسانه از شیوه ی انجامِ کار رو برطرف می کرد. در ضمن، با ادمین هم می تونست ارتباط برقرار کنه و اگه سؤالی پیش اومد، بپرسه.

ذوق داشت که به چند تا از دوستاش که فکر می کرد واقعاً نیاز به این آموزش ها دارن، کمک کنه. به نظرش اومد که کمک به دوستان و نزدیکانش، حتی بیشتر از سودِ مادی و درآمد این کار، براش ارزشمنده. چون حتی زمانی که خونه بود، می تونست زندگیِ عزیزانش رو بهتر کنه. افسانه کم کم احساس می کرد که کنترل زندگی، داره دست خودش میاد. بهمین خاطر، تلاشش رو بیشتر کرد.

.

.
شروع به کار

افسانه کمر همت بست و چهار دوره ای که در کانال “پشتیبانی شات” مشخص و جزو پرفروش ها بود، بررسی کرد. این چهار دوره، عبارت بودند از:

>> فن بیان و اعتماد به نفس فرزندان که مخصوص بچه های ۵ تا ۱۴ ساله بود،

>> فن بیان و سخنوری برای افرادِ بالای ۱۶ سال،

>> تربیت هوشمندانه فرزند مخصوص والدین و

>> تربیت مربی فن بیان کودکان که مخصوص بزرگسالان بود.

 

افسانه توضیحات صفحه ی وبسایت و نظر شرکت کننده های قبلیِ این چهار دوره رو دید و دقت کرد که این چهار دوره، برای کدومیک از اقوام، نزدیکان و دوستانش مناسبه. چند نفری به ذهنش اومد و اسمشون رو یادداشت کرد. دفعه ی بعد که اونها رو دید یا تلفنی با اونها صحبت می کرد، با همون روشی که در کانال، یاد گرفته بود، به دوستانش گرا داد که اون آموزش ها بسیار مفیده.

به این ترتیب، زمان زیادی نگذشت که یکی از اقوامش، تحت تأثیر راهنمایی افسانه، تصمیم گرفت که دختر ۷ ساله ش رو که خیلی به آینده ش علاقمند بود، در دوره ی “فن بیان و اعتماد به نفس فرزندان” ثبت نام کنه و خودش هم آموزش های مربوط به “تربیت هوشمندانه فرزند” رو ببینه. بهتر از این نمی شد! هم آینده ی اون دختر درخشان تر می شد و هم افسانه به اولین درآمدش که قابل توجه هم بود، می رسید. افسانه حال خوبی پیدا کرد. از اینکه می دید بصورت غیرمستقیم داره به زندگی دیگران کمک می کنه، انرژی می گرفت.

.

.

مدتی نگذشت که یکی از دوستانش هم آموزشِ “فن بیان و سخنوری” رو تهیه کرد. اون، کارمند بود و مدام از گزارش دادن به همکارانش اظهار عجز می کرد، چون از حرف زدن جلوی جمع می ترسید و نمی دونست چطوری مطالب رو ارائه کنه. افسانه بهش کمک کرد تا با یه آموزش حرفه ای، این مهارت رو بدست بیاره و یکبار برای همیشه، مشکلش رو حل کنه.

.

.

یه بار هم که در حال صحبت با معلم دخترش بود، ازش شنید که “بچه های این سن، خیلی مشکلات رفتاری و ارتباطی دارن”. ناگهان ذهنش جرقه زد و صحبت رو به این سمت برد که “کاش شما یه آموزش فن بیان برای بچه ها میذاشتید … خیلی می تونه روی اعتماد به نفس شون تأثیر داشته باشه … به نظرم از شما برمیاد و استقبال خوبی میشه … یه استاد هست به نام احمدی که سالهاست داره به بچه ها آموزش میده، اخیراً داره به معلم ها هم آموزش میده تا این دوره رو برگزار کنن”. به این ترتیب، افسانه تونست به اون معلم و ده ها کودک دیگه کمک کنه تا زندگی بهتری داشته باشن. 

.

.

.

روش ساده تر برای معرفی

روش دیگه ای که افسانه می تونست از طریق اون، به افراد غریبه و کسانی که “حتی اونها رو ندیده” هم پیام بده و کسب درآمد کنه، استفاده از شبکه های اجتماعی و پیامرسان ها بود. اما معرفی از طریق شبکه های اجتماعی یک عیب بزرگ داشت. مشخص نبود که منتشر کننده ی این پست، افسانه بوده یا فرد دیگه ای. چطور می شد حق الزحمه ی افسانه و دیگران رو محاسبه کرد!؟

“شات” بسیار مقید بود که حق همه ی همکاران رو کاملاٌ دقیق و عادلانه پرداخت کنه و برای این منظور، به یک ابتکار رسید. به این ترتیب که برای همکارانِ فعال که حداقل یک معرفی داشته اند، یک کد اختصاصی ارائه می کرد تا در پست ها و پیامهای خودشون درج کنن و بعنوان کدِ تخفیف، توسط افرادِ علاقمند استفاده بشه. به این ترتیب افراد، ترغیب می شدن تا کد اختصاصی افسانه رو اعلام کنن تا از تخفیف ۵ درصدی بهره ببرن. اعلام کدِ افسانه مشخص می کرد که اونها از طریق پیام های افسانه بوده که با این آموزش آشنا شده ن و حق الزحمه ی افسانه هم ثبت می شد.

کافی بود افسانه فقط یک نفر رو وارد یکی از آموزش ها کنه تا بتونه کد اختصاصی بگیره و از این امکان هم بهره ببره. با انتشار ساده ی پیامها در شبکه های اجتماعی، کدِ افسانه خود بخود به گردش در می اومد و بازدیدِ بیشتری می گرفت و برای افسانه “درآمدِ غیرفعال” می ساخت.

.

دریافت کد اختصاصی

بعد از اولین معرفی، افسانه کد اختصاصی خودش رو دریافت کرد. البته از ظاهر اون کد، مشخص نبود که مربوط به افسانه ست. افسانه اون کد رو با نام “کد تخفیف ۵ درصدی”، به انتهای پیام ها (که در کانال پشتیبانی یاد گرفت) اضافه کرد و پست مخصوص خودش رو ساخت. 

حالا بایستی سعی می کرد این پست رو تا جای ممکن در گروه ها و کانال ها قرار بده تا به دست افرادِ علاقمند برسه. کسانی که دنبال چنین آموزش هایی هستن و نمی تونن به هر جایی اعتماد کنن. به این ترتیب می تونستن با شنیدن توضیحات صوتی اون پست و با استفاده از کد اختصاصیِ درج شده، یه آموزشِ ارزشمند و تضمینی رو با تخفیف مناسب دریافت کنند.

.

.

ایده های جدید

روزهای بعد، ایده های بیشتری به ذهنش می رسید. یه روز پست معرفی رو در گروه خانوادگی قرار داد. روز دیگه در گروه مدرسه ی فرزندش به اشتراک گذاشت. بعد از چند روز، تصمیم گرفت مشابه اون پست رو توی سایر شبکه های اجتماعی مثل تلگرام، ایتا، شاد و … درست کنه و برای افرادی که در اون شبکه ها بیشتر فعالیت دارن، بفرسته. 

با ایده هایی که به ذهنش می رسید، هر روز، تعداد افراد بیشتری از کد اختصاصی اون برای تخفیف گرفتن استفاده می کردن. فرقی نمی کرد که اون کد رو کجا دیدن و از کی گرفته ن، فقط کافی بود که دوره رو با کدِ اختصاصی (تخفیف) افسانه تهیه کنن. این درآمدِ غیرفعال، در کنار درآمد فعالی که با صحبت کردن با افراد بدست می اومد، مبلغ قابل توجهی رو بصورت ماهانه وارد حسابِ افسانه می کرد.

 

.
اولین کسب درآمد

افسانه بعد از یک ماه، درخواست تسویه ش رو برای ادمین فرستاد و شماره کارتش رو داد و کمتر از ۲۴ ساعت بعد، حدود سه میلیون تومان، به کارتش اومد. اولین درآمد از این همکاری، اگر چه زیاد نبود، ولی برای اون لذتبخش بود.

فکر کرد که استفاده از اوقات فراغتش، منجر به کسب درآمد شده، اونهم در منزل و اگه روی این کار وقت بذاره، چه ایده های خلاقانه ای می تونه پیدا کنه و چقدر بیشتر می تونه به درآمد برسه، در حالیکه لازم نیست حتی از منزل هم خارج بشه. 

 

.

مزیت های این فعالیت شغلی
  • نیاز به رفتن سرِ کار نیست
  • ساعتِ کاری نداره، مرخصی دست خودتونه
  • هیچ رئیسی بالای سرت نیست
  • جریمه و سرزنش وجود نداره
  • آموزش‌های رایگان برای این کار دریافت می‌کنید
  • فرقی نمیکنه کجا هستید، منزل یا سفر
  • بدون نیاز به سرمایه اولیه
  • فقط نیاز به خط موبایل و اینترنت هست
  • می‌تونید خواب باشید و کسب درآمد کنید
  • درآمد ثابت و آب‌باریکه نداره
  • اگه بیشتر کار کنید، درآمدتون بیشتر میشه

.

برای شروع همکاری، روی آیدی >>(bayan_ahmadi) در ایتا بزنید و نام کامل، شماره همراه خود و کلمه ی “همکاری” را ارسال نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *